انتظار

مادر

شب مانده و سکوت، زمان ایستاده‌است

مادر هنوز دل‌نگران ایستاده‌است

نیمه‌شب است و تا برسم از در حیاط

آشفته از خیال و گمان ایستاده‌است

مهتاب روی اوست که هر شب به صورتی
بر شانه‌ی شبی گذران ایستاده‌است
این باغبان خسته که پنجاه‌ونه بهار

در بادهای سرد خزان ایستاده‌است

با دست‌های خالی و با چشم‌های خیس

در پای این نهال جوان ایستاده‌است
چون یک درخت در تب طوفان زندگی

با قامتی اگرچه کمان، ایستاده‌است

پیح اینستاگرام محمد حسین صفاریان

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 × چهار =