عصا
اصلاً اگر نبود، اگر قد نمیکشید
تردید من به این همه باید نمیکشید
نتهای غمگنانهی کوتاه من به این
آواز عاشقانهی ممتد نمیکشید
پاهای این رسیده به پایان ماجرا
تا مرز یک شروع مجدد نمیکشید
لیلای چشمهایش اگر عاشقم نبود
کارم به این جنون زبانزد نمیکشید
فردا عصای پیری من دستهای اوست
اما اگر نبود، اگر قد نمیکشید ؟!
بدون دیدگاه