گل شعله پوش

مسافر

با دل من چه کرده‌ای ای گل شعله‌پوش من

ای که طنین عشق توست روح ترانه‌جوش من

واژه به واژه خوانده‌ام از تو کتاب صبح را

خنده به خنده خط بکش بر شب اشک‌نوش من

شعله‌نفس گذشته‌ای از صحرای باورم

پاک به باد داده‌ای خرمن عقل و هوش من

موج نگاهت آفرید در دل من چه شعله‌ها

دریا قطره قطره سوخت در تپش و خروش من

عازم بی نهایت است در شب گیسوان تو

مثل مسافری غریب روح غزل‌به‌دوش من

شعله

پیح اینستاگرام محمد حسین صفاریان

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 × 3 =